...چه انتظار عجیبی!
...تو بین منتظران هم ،عزیز من چه غریبی!
...عجیبتر که چه آسان، نبودنت شده عادت!
...چه کودکانه سپردم دل به قصه قسمت!
...چه بی خیال نشستیم، نه کوششی ،نه وفایی ،

فقط نشسته و گفتیم:

..."" خدا کند که بیایی!""

میلاد فرخنده :

سحرگاه روز ۱۵ ذی الحجه هنگامی که خورشید اشعه تابناک خود را بر روی زمین می گسترد مولود مسعود خاندان رسالت حضرت امام علی النقی (ع) دیده بر جهان بازگشود نوزادی که باعث سربلندی وافتخار اسلام گردید وعمر خود را در راه اعتلای تعالیم ارزنده اسلام مصروف داشت ودر پیشبرد هدفهای الهی از هیچ نو کوشش وفعالیت ومجاهده مضایقه ننمود .

او در تیره ترین دوران اختلافات خلفای عباسی همانند پدر بزرگوارش به توسعه وگسترش آئین اسلام پرداخت واصالت تعالیم اسلامی را از گزند حوادث وآفات محفوظ داشت .

او از همان دوران نوجوانی از آن هنگامی که در مکتب پدر بزرگوارش درس علم ومعرفت می اموخت.....

ادامه در ادامه مطلب

خداوندا در این ماه مبارک و این ایام پر فضیلت که رو به انتها نهاده است,

همچنان از تو بهترینها را می خواهم واز تو آرامش وایمنی می طلبم...

خدا یا من رو ببخش و کمکم کن,

خدایا بابت همه چیزهایی که دادی و من لایقش نبودم شکر

ای مهربانترین مهربانان

بازهم دستم را بگیر و همچنان مراقبم بمان

تا مبادا راه را اشتباه بروم و گم شوم

خداجونم بازهم بابت همه چیز شکر

که هرچه بگویم نتوانم آنگونه که شایسته است شکر تورا به جای آورم.

همچون نسیم صبح و سحرگاه می رود
هر کس میان صحن حرم راه می‌رود

از هر چه غصه دارد وغم می شود رها
هر سائلی به خدمت این شاه می‌رود

وقتی فرشته‌های حرم بال می‌زنند
از سینه‌های شعله زده آه می‌رود

اینجا بهشت روی زمین فرشته‌هاست
از کوی تو فرشته به اکراه می‌رود

خورشید در طواف حرم، وه! چه دیدنیست
هر شب به پای‌بوسی آن ماه می‌رود

باب‌الجواد راه ورودی به قلب توست
حاجت رواست هرکه از این راه می‌رود

فاطمه نانی زاده

هيچ داري از دل مهدي خبر

گريه هاي هرشبش را تا سحر

اوکه ارباب تمام عالم است

 من بميرم سر به زانوي غم است

شيعيانّ! مهدي غريب و بي کس است

جان مولا معصيت ديگر بس است

شيعيان !بس نيست غفلت هايمان؟

غربت و تنهايي مولايمان؟

ماعبيد و عبد دنيا گشته ايم

غافل از مهدي زهرا گشته ايم

من که دارم ادعاي شيعه گي

چه بگويم من به جز شرمندگي..

«اللّهم عجّل لولیک الفرج» 

پس از وارد شدن آریاییان، از آنجا که در برپا داشتن آیین‌های کیشی آریاییان رقص و موسیقی به کار بسته نمی‌شد و چندان ارجی نداشت، این دو هنر چنانکه بایست در میان آنان پیشرفت نکرده و در آثار و نوشته‌های آن روزگاران جای پایی از خود باز نگذاشته‌است.[۴]


اصطلاح «خنیای باستانی ایرانی» حروف نویسی خالص کلمات ایرانی است که ترجمه آن عبارت از«موسیقی ایران باستان» و یا بعبارت دیگر «موسیقی سنتی ایران» است. این اصطلاح ایرانی امروزه بخوبی قابل درک است ولی ...

ادامه در ادامه مطلب!!!

کتاب جالب،انتقادی وکاربردی"غربت فرهنگ" به انضمام اصول كلي فرهنگ سازي كارگروهي و كار پژوهشي "توسط آقاي سيدمرتضي اشرفي شهري" تاليف شد.

در اين كتاب نويسنده با اعتقاد به اين كه بستر تمام تحولات در جوامع توسط فرهنگ آن هافراهم مي شود. بدليل عدم همخواني اصول تئوري حاكم بر جامعه به آن چه اجرا مي شود و عدم تحقق واقعي كليد واژه هاي فرهنگي بزرگان ( مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي(مدظله العالي) ) وضعيت كنوني فرهنگ كشور را مورد نقد و بررسي قرار داده و پس از اشاره به اصول كلي فرهنگ سازي، براي تحقق هدف خود(فرهنگ سازي) از درس هاي فرهنگ سازي طبيعت استفاده نموده و در پايان نويسنده ، بااعتقاد به اينكه حوزه فعاليت فرهنگ فقط محدود به امور معنوي نيست ،روشهاي فرهنگ سازي كارگروهي و كار پژوهشي را مورد بررسي قرار داده است .

در اين كتاب نويسنده با اعتقاد به اين كه بستر تمام تحولات در جوامع توسط فرهنگ آن هافراهم مي شود. بدليل عدم همخواني اصول تئوري حاكم بر جامعه به آن چه اجرا مي شود و عدم تحقق واقعي كليد واژه هاي فرهنگي بزرگان ( مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي(مدظله العالي) ) وضعيت كنوني فرهنگ كشور را مورد نقد و بررسي قرار داده و پس از اشاره به اصول كلي فرهنگ سازي، براي تحقق هدف خود(فرهنگ سازي) از درس هاي فرهنگ سازي طبيعت استفاده نموده و در پايان نويسنده ، بااعتقاد به اينكه حوزه فعاليت فرهنگ فقط محدود به امور معنوي نيست ،روشهاي فرهنگ سازي كارگروهي و كار پژوهشي را مورد بررسي قرار داده است .

غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی

غروب و این همه غربت چرا نمی آیی؟

زمین به دور سرم چرخ میزند پس کی

تمام می شود این روز های یلدایی؟

فقط گفتی به ما پرواز ، پرواز! / در زندان غیبت کی شود باز ؟

بدون تو چگونه پرگشاییم؟ / برای هر عمل هستی سر آغاز . . .

یا مهدی ادرکنی

کدام نقطه ی این خاک زیر پا ی تو نیست

کدام پاره ی خورشید آشنا ی تو نیست ؟

بگو کدام نسیم شکفته در واد ی است

که ذهنش آینه بندانی از صفا ی تو نیست ؟

تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات

هو الاوّلُ و الآخِر وَ الظّاهِرُ و الباطِن

 با طلبکاریِ تموم خدا رو صدا میزنم ( منو ببخش خداجون) و میگم :

ای خدا من که جز تو کسی رو ندارم

فقط تو رو دارم ! دستمو بگیر خدااااااااااااااااا

چشمامو به روی همه ی داشته هام می بندم و میگم :

خدای من! خدای مهربون من ! هیچکسی جز تو ندارم

فقط تو می تونی آرومم کنی !

و خدا هم به شدت منو آروم میکنه ( شرمنده خدا جونم)

دیگه دلتنگی کجا بود ؟


و اونوقت می ترسم خیلی می ترسم

از خودم

و دلم تنگ میشه برای دلتنگیام !

خدایا ! نکنه این آرامش رو بخاطر خوبیام تو ی این دنیا برام خرج کنی

و بعد منِ گنهکار در اون دنیا بدونِ آرامش با کوله باری از گناه!

آه خدایا


و بیشتر می ترسم

آرامشِ دل تنگیهام همیشه با ترس همراهه !